جدول جو
جدول جو

معنی ماهی چال - جستجوی لغت در جدول جو

ماهی چال
مرتعی جنگلی در حومه ی نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مارماهی، (آنندراج)، قسمی از ماهی بشکل مار، (ناظم الاطباء)، و رجوع به مار ماهی شود
لغت نامه دهخدا
حوض را گویند، (برهان) (آنندراج)، حوض و آبگیر، (ناظم الاطباء) :
همیدون کوثر اندر ژرف ماهی دان تو بودی
به خلوت هر شبی حور دگر مهمان تو بودی،
فرخی،
، برج حوت را نیز گویند، (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) :
چشمۀ خور به حوض ماهی دان
آمد و درفگند شست آخر،
خاقانی،
، آکواریوم، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، محفظه ای با دیواره های شیشه ای که در آن ماهی و گیاهان و جانوران آبی نگهدارند زینت خانه یا به نمایش گذاشتن آن را
لغت نامه دهخدا
نام طائری است، (آنندراج)، قره قاز، قوق، (از فرهنگ جانسون)، تیرهایی که در رودخانه می کوبند تا ماهی در میان آنها جمع شود، (از فرهنگ جانسون) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(مَ گَ)
دهی از دهستانهای سوادکوه. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو انگلیسی ص 42)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماهی مار
تصویر ماهی مار
یکی از اقسام ماهیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهی دان
تصویر ماهی دان
حوض و آبگیر
فرهنگ لغت هوشیار
از مراتع لنگای عباس آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
دره ای در چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی
گودال هایی که به سبب استخراج خاک و شن در کنار رودخانه ها
فرهنگ گویش مازندرانی